هرچند توجه به بیوتکنولوژی در ایران، تنها با چندینسال تاخیر نسبت به بسیاری از کشورهای جهان، در اواسط دهه 80 میلادی (60 هجری) آغازشده است، ولی اگر امکانات و منابع تخصیصیافته به بیوتکنولوژی کشور را بررسی کرده ومنصفانه قضاوت نماییم، سرآغاز توجه نسبتاً جدی به مقولة بیوتکنوژی نوین در ایران طی5سال اخیر بوده است (البته این توجهات نیز کافی نبوده است). در دهههای اخیر که بسیاری از کشورهای جهان، مرحله ایجاد ساختار و انجام پژوهشهای بیوتکنولوژی را پشتسر گذاشته و به مقوله گسترش تولیدات صنعتی و تجاریسازی فرآوردههای بیوتکنولوژیپرداختهاند، در ایران همچنان در شروع بحث ایجاد ساختار و پژوهشهای بنیادی اینفناوری هستیم.با عنایت به دستاوردها و توانمندیهای ویژه بیوتکنولوژی، بایستیدر کشور ما نیز همچون سایر کشورها، توسعة بیوتکنولوژی گامی مهم در جهت رسیدن بهاستقلال و خودکفایی اقتصادی، به خصوص در بخش کشاورزی و تأمین احتیاجات جمعیت روبهرشد دانسته میشد، اما مرور فعالیتهای کشور در زمینه بیوتکنولوژی بیانگر اینواقعیت است که روند رشد این فناوری در کشور بسیار کند بوده است و هنوز نتوانستهایمبه نقطه مطلوب و شایسته در این زمینه دست یابیم. اگر چه ایران طی چند سال اخیرتوانسته است گامهای بلندی برای کسب دانش فنی، تهیه تجهیزات مورد نیاز این فناوری وکاهش فاصله با جهان بردارد؛ اما با توجه به سرعت بسیار بالای پیشرفت این علم، اینسرمایهگذاریها به هیچ وجه کافی نبوده است. این در شرایطی است که کشور از نقاط قوت وتوانمندیهای بالقوه بسیار زیادی در این زمینه برخوردار است. وجود مراکز و موسساتتحقیقاتی معتبر و نیروی متخصص ماهر که بعضاً از فرصتهای اندک استفاده کرده ودستاوردهای پژوهشی و حتی تولیدی قابلتوجهی نیز برای کشور به ارمغان آوردهاند، ازجمله این توانمندیها میباشند. از سوی دیگر، نیازهای کشور در حوزههای استراتژیکامنیت غذایی، بهداشتی و زیستمحیطی موجبات توجه بسیار بیشتر به گسترش این فناوریراهبردی را فراهم مینماید. متأسفانه باتوجه به عدم سرمایهگذاری کافی در اینزمینه، چنین بهنظر میرسد که جایگاه فناوری زیستی نزد مسئولین و برنامهریزان عالیکشور تاکنون ناشناخته مانده است؛ از طرفی به دلایل متعدد نتوانستهایم از امکانات وظرفیتهای اندک موجود نیز به طور بهینه بهرهبرداری نماییم و استراتژی معینی برایتوسعة آن در کشور تعریف کنیم. تاکنون سیاست و برنامه هدفمند و مشخصی برای توسعهفعالیتهای آموزشی، پژوهشی و صنعتی بیوتکنولوژی در کشور وجود نداشته و بودجه کافیبرای توسعه این حوزه مهم علمی اختصاص نیافته است. اکثر فعالیتهای علمی در اینحوزه، متکی به بودجههای محدود مؤسسات و مراکز پژوهشی بوده و هیچ ساختار واحدی برایهدایت پروژههای پژوهشی و تولیدی و به ثمر رساندن آنها از بعد صنعتی وجود نداشتهاست. از سوی دیگر، برخی ارگانها و سازمانهایی که در زمینه امور پشتیبانیفعالیتهای بیوتکنولوژی دخالت دارند، از قبیل سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور،سازمان محیطزیست، وزارت صنایع، گمرک و نهادهای ثبت امتیاز (پتنت) و صدور مجوز فروشو مصرف فرآوردههای زیستی، بواسطه ضعف قوانین و یا فقدان نیروهای کارشناس و متخصصنتوانستهاند همگام با توسعه بیوتکنوژی عمل نمایند. به هر حال، در این برههزمانی که بیوتکنولوژی به عنوان فناوری کلیدی قرن 21 شناخته میشود و با سرعت فراواندر حال رشد است، تصمیمسازان، سیاستگذاران و همچنین مدیران مرتبط با بیوتکنولوژیکشور نقش حساسی را بر عهده دارند و باید فعالانه و همگام در جهتدهی صحیح منابعمالی و انسانی به سمت تولید حرکت نمایند
نتیجه گیری و چشم انداز
جهان در دهههای پایانی قرن بیستم شاهد تحولات عظیم و سرنوشتسازی در علومزیستیبود. کشورهای ابر قدرت در نتیجة فرصتسنجی و سرمایهگذاری صحیح در عرصه فناوریزیستی، بنیادهای مستحکمی را پایهریزی کردند و با اولویت بخشیدن به تحقیق و توسعهدر این حوزه، روند شکلگیری آنرا به نفع خویش هدایت نمودند. با چنین روند روبهرشدیو با توجه به گستردگی کاربردهای این فناوری، آگاهان اقتصادی و صاحبنظران عرصهسیاست، نقش تعیینکنندهای برای صنایع مبتنی بر زیستفناوری در قرن بیستویکمپیشبینی میکنند؛ بطوریکه بسیاری از حوزههای پزشکی، داروسازی، کشاورزی،زیستمحیطی و صنعتی به تصرف فناوریزیستی درآمده و در واقع امنیت غذایی، اقتصادی،زیستمحیطی و حتی نظامی ملل جهان به اتکای آن رقم خواهد خورد.
به رغم آنکه ایجادو تحول این فناوری حیاتی به دست کشورهای شمال (توسعهیافته و صنعتی) صورت گرفت، امانگاه واقعبینانه و فرصتشناسی رهبران سیاسی و اقتصادی برخی کشورهای در حالتوسعه سبب گشت، آنان نیز با اولویت بخشیدن به این فناوری، به سطح مطلوبی از پیشرفتدست یافته و از خطر بحرانهای آینده رهایی یابند. مهمترین جنبة بحرانزای عدمتسلط بر فناوری زیستی آن است که کشورهای محروم از این تکنولوژی، نه تنها ازدرآمدهای سرشار و اشتغال برتر ایجاد شده توسط این فناوری بیبهره میشوند، بلکهبسیاری از رشتههای صنعتی و تولیدی که به نحوی از این فناوری متأثر و یا بواسطة آنمتحول شدهاند، در این کشورها غیراقتصادی و به تدریج تعطیل خواهند شد. عدم دستیابیبه سطوح قابل توجه از این فناوری، همچنین موجب بی دفاع شدن کشورها در مقابل خطراتامنیتی و بحرانهای زیست محیطی و کمبود غذا خواهد شد.
علاوه بر تهدیدات مذکور کهناشی از عدم توجه جدی به این تکنولوژی استراتژیک است، خطر از دست رفتن فرصتهایمغتنمی که بهواسطة جوان بودن این تکنولوژی برای کشورهای در حال توسعه وجود دارد،نیز قابل پیشبینی است. این کشورها میتوانند پیش از بلوغ این تکنولوژی و تقسیمکامل بازارها، با یک حرکت منسجم و برنامهریزی شده، شکاف میان خود و کشورهای پیشرورا کاهش داده و سهمی در بازارهای جهانی برای خود فراهم کنند. بنابراین شایستهاست که کشور را به سوی دستیابی به منافع حاصل از این فناوری توانزا هدایت نموده وبا شناخت امکانات و فرصتهای موجود، مسیر دستیابی به آن را فراهم ساخت
منبع:سایت گروه بیوتکنولوژی دانشگاه تهران
مطلب جالبی بود!