ر مورد اینگونه مخالفتها باید واقعبینانه برخورد کرد. به طور حتم هر تغییری که بشر در سیستمهای طبیعی ایجاد میکند علاوه بر تأثیرات مثبت، مقداری هم بر مشکلات او خواهد افزود. این موضوعی است که در مورد همه تکنولوژیهای ساخت بشر صادق است. به طور مثال در صنایع پتروشیمی ما با مشکلات زیستمحیطی روبرو هستیم. به طوری که برخی از فرآوردههای تولیدی این صنایع اصلاً قابل تجزیه در طبیعت نیستند. در عین حال مصرف چنین فرآوردههایی اجتناب ناپذیر است.
به عقیده من راه اساسی برای برخورد با این مسائل، ایجاد تعادل در سیستمهاست. یعنی باید تکنولوژی را بهکار گیریم و برای معضلات احتمالی آن نیز چارهای تدبیر کنیم. مثال بارز این موضوع استفاده از بنزینهای بدون سرب برای کاهش آلودگیهای زیستمحیطی است. راه حل دیگر برای غلبه بر مشکل آلودگی هوا، تغییراتی بوده است که شرکتهای اتومبیلسازی در سیستمهای موتوری ایجاد کردهاند تا سوخت کمتری مصرف شود. بنابراین، به صرف اینکه یک تکنولوژی، واجد مشکلات و عیوب احتمالی باشد نمیتوان آنرا نادیده گرفت و کنار گذاشت. این در واقع ضد توسعه بشر است.
ولی با این وجود باید نگرانیها را پذیرفت و درصدد رفع آنها برآمد. البته در بعضی موارد منشاء این نگرانیها عدم برخورداری از دانش کافی و اطلاعات دقیق از محتوای تکنولوژی به خصوص بیوتکنولوژی است. به طور مثال بسیاری از مردم، چون از مزایای اشعه رادیواکتیو در تشخیص بیماریها آگاه هستند، در برابر کاربرد آن موضع نمیگیرند. در حالیکه همین اشعه منجر به مرگ کاشف آن شده است. اتفاقاً افزایش دانش و آگاهی از اثرات مضر این اشعه منجر به ابداع روشها و تجهیزاتی شده است که میزان خطر آنرا به حداقل رسانده است. در مورد مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی نیز این نگرانی وجود دارد و بارزترین علت آنهم عدم آگاهی است.
من معتقدم در مورد کاربریهای بیوتکنولوژی باید احتیاط آگاهانه صورت پذیرد نه صرفاً مخالفت معترضانه. برای توضیح بیشتر باید عرض کنم الان طبق آمار بیش از 95 درصد روغن خوراکی کشور وارداتی است. باز آمار نشان میدهند که بیشترین درصد گیاهان تراریخته (گیاهانی که از نظر ژنتیکی دستورزی شدهاند) گیاهان روغنی مثل سویا، کلزا، پنبه و آفتابگردان هستند. با این حال از کجا معلوم که واردات روغن به کشور متعلق به همان گیاهان تراریخته نباشد؟ بنابراین باید تلاش کنیم جنبههای تاریک مسئله تبیین شود و قبل از مخالفت با هر موضوعی بدانیم با چه چیزی مخالفت میکنیم.
متأسفانه این عدم آگاهی در خصوص فناوری زیستی موجب گشته برخی افراد اعلام کنند که با بیوتکنولوژی میتوان صفات نامطلوب حیوانی را به انسان منتقل نمود. این مسائل صحت ندارند و فقط نتیجه برداشتهای نادرست از بیوتکنولوژی است. بنابراین اطلاعرسانی صحیح در این مورد و آگاه نمودن اذهان جامعه در رفع نگرانیها موثر است. ما باید از این موهبت الهی در جهت منافع بشریت استفاده کنیم و به جای مخالفت با آن، جنبههای مثبت آن را تقویت نماییم و در کشف جنبههای ناشناخته آن نیز بکوشیم.
به نظر من برخی از این مخالفتها که برای ممانعت از ورود اطلاعات یا تکنولوژی خصوصاً تکنولوژیهای نو به کشور صورت میگیرد، بیشتر به یک طنز شبیه است. این تکنولوژیها نیاز جامعة ما محسوب میشوند. بشر به مدد بیوتکنولوژی توانسته بر بیماریهای مرگبار غلبه کند و ما نیز در کشور برای کاهش بیماریهای مهلک و تولید داروهای جدید به این تکنولوژی نیاز داریم. البته در حال حاضر چنین فرآوردهایی را از خارج وارد میکنیم اما این روند را نمیتوان استمرار بخشید. تا کی میتوانیم وارد کننده باشیم و تولیدات دیگران را مصرف کنیم؟ علاوه بر آن، توجه به امکان تولید علم و دستیافتن به جایگاه شایسته در جهان میتواند از اهداف دیگر این علوم باشد. ماهیت این علوم بهگونهای است که میتوان بهواسطه آن جایگاه علمی کشور را نیز ارتقاء داد و عملا با امکانات محدود به دستاوردهای قابل قبول رسید.